یه وقتهایی دلت از یه چیزایی و مهمتر از از همه از یه کسایی می گیره که نه می تونی و نه جرات به زبون آوردنش رو داری
واین مثل یه عقده رو دلت می مونه و کاری از دستت بر نمیاد و رو سینت سنگینی می کنه
و وای به اون روزی که بی دلیل از تو انتقاد بشه و انتظار داشته باشن و اعتراض کنن
خدایی چه حالی بهتون دست می ده
سعی می کنم به دل نگیرم ؛ و اهمیت ندم و به دست فراموشی بسپرم
اما وقتی پا رو دمم می زارن دست خودم نیست و گذشته رو مرور می کنم و می رنجم