خداروشکرمی کنم .چندروزی خیلی آرومم؛دوست دارم این آرامش رو واقعا بهش احتیاج داشتم.تقریبا همه چیز رو به راهه ؛امیدوارم همینطور آروم بمونه؛هر موقع انقدر آروم بودم یه جوری خورد تو حالم؛احساس میکنم توی دریایی با خانواده ام هستم که هیچ موجی نداره وآرومه ؛آرومه؛نگاه می کنم به خانواده ام واز دیدن منظره به این زیبایی ؛دریای آبی و بی امواج ؛و پرندگانی که در حال پروازن؛قایقی که از دور به چشم می خوره ؛خورشیدی که در حال غروب کردنه .دلم هوری می ریزه ؛هوا داره کمی سرد می شه،نکنه با غروب خورشید.............نکنه دریا طوفانی شه..............نکنه امواج.............
دلم می خواد ارامش رو در اغوش بگیرم محکم بفشارمش بهش بگم خیلی دل براش تنگ شده خیلی انتظار امدنشو داشتم برای دیدنش لحظه شماری میکردم.به امید ان روز.خدایا کی ان روز اتفاق می افتد؟؟؟؟؟؟