شاید چند سال دیگه به این روزام بخندم . شایدم زنده نباشم که روزای خوب رو ببینم .
خدا رو چه دیدی ؟؟؟؟؟ هیچی معلوم نیست ؟؟؟؟؟؟
شاید انقدر اتفاقای خوب بیفته که من این روزای پر درد رو فراموش کنم .
شایدم نتونم تحمل کنم و این فشار روحی از پا درم بیاره ؛
فقط مثل مرده ی متحرک به زندگی ادامه بدم .
تا پایان مرگ تدریجیم برسه .
شایدم عمر نوح داشته باشم و خوش و سرحال بدون درد و غم و اندوه با لذت زندگی کنم .
کسی چه می دونه ؛ فقط خدا عالمه ؛
پ : ن : قادر ؛ دانا ؛ توانا ؛ عالم ؛حکیم ؛ با عظمت ؛
پ : ن :بنده ی حقیر ؛ گنهکار ؛ روسیاه ؛ نادون ؛
بلاخره اتفاقی که نباید بیفته ؛ افتاد .
و....من رو از پا در آورد . مثل تیر خلاص آخرین ضربه رو به روحم احساس کردم .
نمی دونم این وسط چه کسی مقصر بود ؟ نمی دونم چی و کی باعث شد ؟
ولی کاش اصلا اینجوری نمی شد . کاش اتفاق نمیفتاد .
فکر و خیال بعد از این آزارم میده . و شب و روز برام نمیزاره.
امیدوارم همه چیز یه روز درست بشه
گاهی اوقات دوست داری تمام زندگیت رو بدی و در عوض عزیزت رو در اوج و راضی از موقعیت ببینی .
وقتی که نمی دونی چی درسته و چی غلط ؛ دوست داری از کسی که می تونه بی طرف و بدون اینکه مقرضانه حرف بزنه کمک بگیری تا بفهمی تصمیمت درسته یا اشتباه ؛ دوست داری ازکسی کمک بگیری که این کاره باشه ؛ وهم مدرک وهم تجربشو داشته باشه .تا در تصمیمت مصمم بشی .
پس میری و کمک می گیری و در نهایت تصمیمت رو می کیری .
انشاال.... خدا کمکت کنه و همیشه موفق و سربلند باشی .
امیدوارم حامیات درکت کنن . وبتونی بهشون تکیه کنی .
امیدوارم شاهد خوشبختیت و پیشرفت و تر قیت باشم .