سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

خدا یا....

خدارو شکر وضع امروز کمی بهتره؛البته صددرصد خوب نیست ولی به لطف دعای دوستان............امیدوارم بهتر از این بشه ؛

اضطراب و نگرانی دیوانم می کنه؛دلم می خواد چشمم رو ببندم بعد که باز کردم ببنم چهار ماه گذشته و همه چیز رو به راهه دخترم به سلامتی بارشو زمین گذاشته ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛نمی دونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ولی همیشه ؛همیشه خدا من باید یه چیزی برای نگرانی داشته باشم.همش باید فکر و خیال کنم.هیچ وقت نباید در آرامش زندگی کنم .استرس بیشتر آدمو داغون می کنه.ومن باید ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــر کنم و صـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبر!!!!!!!!!!!!چاره ای نیست .دعا یادتون نره برای سلامتی خودشو بچش............باید همینطور انتظار بکشم.انتظــــــــــــــــــــــــار خیلی کشنده ست...خدایا کمکم کن.....



نظرات 5 + ارسال نظر
گندم چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:07 ق.ظ

میدونی چرا همش چیزی داری برای فکر کردن؟چون خودت اینطوری میخوای.راستش صادقانه بخوام بگم باید بگم که خوشحالم که فکرت این روزا انقدر درگیر هست که نمیرسی به مسائلی که گذشته و پشت سر گذاشتی فکر کنی منظورم اینکه اگه در گیری این روزا نبود حتما بلاخره از گذشته و اینده چیزی رو پیدا میکردی که خودتو باهاش اذیت کنی...
هممون دعا میکنیم:)

اصلا اینطور نیست ؛اشتباه فکر می کنی ؛من دنبال چیزی نمی گردم که خودم رو اذیت کنم ......مگه روانیم؟؟؟؟مگه مشکل دارم که؟؟؟؟
کدوم آدمی از آرامش بدش میاد؟؟؟؟؟

گل بارون چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:57 ب.ظ

دعا میکنم ایشالا یسلامتی زایمان کنه و بچه اش سالم و صالح باشه انقدرم شیطون باشه که تو وقت نکنی فکر کنی چه برسه استرس داشته باشی

خدا خیرت بده ؛از دعا های خیر شما ممنون از لطفت

touska چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:31 ب.ظ

فقط ماهی مرده آروم روی آب میخوابه عزیز..استرس هم قسمتی از زندگیهاست فقط امیدوارم ودعا میکنم استرس داغونت نکنه ونتیجه شیرینی داشته باشه...فکر میکنی بعدازچهارماه که ایشاا...به سلامتی وخوشی همه چی تموم شد بی استرس هستی ؟؟؟نه فدات شم تازه اول فکروخیاله...واکسن...تب...کم غذاخوردن...کم وزن گرفتن...دوییدن وزمین خوردن..دندون درآوردن...مدرس رفتن...بادوستادعواکردن...زن گرفتن.....وااااااااااای

انشاا.....امیدوارم ؛عزیزم اون استرسا شیرینه!!!!!!!!!
نه از پا درار .....من دارم هر لحظه میمیرمو زنده میشم......
دعا می کنم .انشاا.....هیچکس تو موقعیت من قرار نگیره
<<آمین یا رب العالمین >>

touska پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:18 ب.ظ

نه استرسهای آینده ممکنه همش هم شیرین نباشه...خدای نکرده مریضی...تو دانشگاه قبول نشدن...جواب بله از محبوبش نگرفتن....ولی آدم باید همیشه توکل کنه به خدایی که همیشه پشت وپناه ماست ولی ما گاهی چون"پشت"ماست خوب نمیبینیمش!!!

آره ولی الان چون این مسله برام حیاتیه فقط به یک چیز فکر میکنم.بمونه و سالم باشه

سرباز پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:44 ب.ظ

عزیزم. آروم باش.
خدا یا دعای ماها رو اجابت میکنه و یا نمیکنه.
اگه اجابت کنه لطف کرده. اگه هم اجابت نکنه انقدر بهت توی این دنیا و اون دنیا میده که آرزو میکردی هیچ دعاییت رو مستجاب نمیکرد و به جاش اونجاها بهت میداد.
خدا بزرگه. دستتو بذار روی گردنت. از رگ گردنت نزدیکتره بهت...

اره کلم درست می گی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد