حالم خوب نیست تظاهر به خوب بودن می کنم
دلم می خواد یه جا برم که از هیچکس هیچ خبری نباشه حتی میترا خودم باشم و خودم تناهی تنها
نه از زهرا خبری باشه نه علی
نه داود خبری باشه نه بچه هاش حتی میترا
این چشمم هم که داره کلافه م می کنه مثلاعمل کردم راحت بشم ولی بدتر شد خیلی داره اذیتم می کنه
واین عید که قوز بلا قوزه ، کاش این عید هیچوقت نبود چقدر خوب می شد
متنفرم از عیدو سال تحویل
خدایا به تو توکل می کنم حال دلم رو خوب کن