کلمه های نا مفهوم ؛ جمله های در هم . جمله هایی که هیچ وقت نمی تونی ویا نمی خوای که به زبون بیاریش . حرفهای نزده ی مونده تو گلو . بغض فرو نرفته . چشمهای حلقه زده . اشکهای نریخته . دنیای شلوغ . مردمانی با خوصیصیات متفاوت . قلب پر درد . نگرانی مادرانه . آینده ی نا معلوم . کودکی معصوم . بی ریا ساده و مهربان . مغرور . منطقی .
پ . ن : جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را وگم کردم جوانی را
حالا که خودم ماملن شدم میفهمم چى میگى...
عمرمون برای نگرانیهایی حروم شده که خیلی هاشون حتی اتفاق هم نیفتادن....
خسته شدم از نگرانی و دغدغه