........

خسته شدم ؛ دیگه بریدم . دلم هوای گریه داره . بغض شدیدی راه گلوم رو بسته و هر چند وقت یک بار چنان فشاری می ده که نمی زاره هوا داخل یا خارج بشه ؛ احساس خفگی می کنم . حال روز  بدی دارم .


نظرات 7 + ارسال نظر
گندم دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ب.ظ

الهی من بمیرم انقد اذییتت نکنم
الهی فدات بشم از دستم راحت بشی

خدا نکنه عزیزم ؛تو اذیت نمی کنی روزگار با من سر جنگ داره
میمیرم برات گلم

سرباز سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ق.ظ http://mylifedays.blogsky.com

داستان عجیبیه داستان زندگی.
همیشه همونی میتونه آرومت کنه که دلت رو به درد آورده.
امیدوارم بهتر بشی عزیز دلم.

ممنون گلم

touska سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:15 ب.ظ

خب گریه کن گلی عیب نداره سبک میشی
بعدکه سبک شدی یه دونه مشتی بخوابون زیر گوش کسی که مسبب دل گرفتگیته

:

touska سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 ب.ظ

سرباز!همیشه هم کسی که گریه انداختت نمیتونه آرومت کنه ها!!!

touska سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:20 ب.ظ

جدای از شوخی فکر کنم بتونم حالتو درک کنم چون منم مادر یه دخترم...ا فکرش غصه ام میگیره فکر کنم طاقت تورو هم نداشته باشم ..واقعا خدا هم بهت صبر بده هم یه آینده شیرین رو بهت نشون بده که دلت آروم بشه

ممنون از دعای قشنگت
آمین

touska پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:56 ق.ظ

یه روز چشم باز میکنی میبینی همه چی آرومه همه چی روبراهه.دلت واسه خودت میسوزه که انقدر بیخود حرص خوردی؟؟
مثل نوه ات یادته؟؟؟الان بسلامتی سرحال وخوشگل ومامانیه...این نیز بگذرد...

انشال...همه چیز رو به راه باشه خدا از دهنت بشنوه
آره یادمه ....ولی بلاخره مادرم دیگه کاری نمیشه کرد.
بله این نیز بگذرد

touska جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:12 ق.ظ

البته وقتی این هم به خوشی بگذره تویه چیزدیگه واسه غصه خوردن واسه خودت پیدامیکنی

خو مادرم دیگه
کدوم دفعه بیخود غصه خوردم ؟
همیشه حق داشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد