سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

خسته ام؛خسته..........

خدایا مگه چکار کردم ؛چرا لج می کنی ؛با من مگه غیر از اینه که شکرت کردم .امروز صبح گفتم بزار روزمو خوب شروع کنم؛کمی  فقط کمی سعی کردم گذشته مو به فراموشی بسپارم.سعی کردم به خودم بقبولونم امروز روز خوبیه!!!!!!می خواستم ........پس چرا نزاشتی چند ساعتی رو در آرامش وبدون استرس سر کنم. اینه رسمش؟؟؟؟؟؟چرا نزاشتی به خودم بقبولونم منم می تونم مثل بقیه شاد باشم،راحت زندگی کنم .غمو قصه نداشته باشم .خدایا چرا سریع حالمو می گیری؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟پس کی تموم میشه امتهانای من!!!!!!!!!به خدا دیگه طاقت ندارم.....بس دیگه.........تمومش کن لطفا!!!!!!


نظرات 1 + ارسال نظر
گندم پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:21 ب.ظ

ناراحت نباش عزیزم ایشالا هیچی نیست
چرا سریع به خودت استرس و ناراحتی میدی

ممنون از ارامشی که میدی گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد