سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

افتادن دندون ...

چهارشنبه  11دیماه رفتم دندون پزشکی که دندونه  آخریم رو عصب کشی کنم و دندون پایین آخریم رو روکش کنم که وقتی آمدم دهانم رو اب بکشم و شستشو بدم یه دفعه سه تا دندون جلوییم که لق  شده بود افتاد و انگار دنیا رو سرم خراب شد 

حالم خیلی بد شد هم درد زیاد داشتم هم دندونم افتاده بود دلم می خواست گریه کنم

به دکتر گفتم چرا مواظب نشدی دستت خورد دندونم افتاد من این چند روز خیلی لازمش داشتم و گفت می خواستی چکار حالا دوست داشتم بهش چند تا فحش حسابی بدم  ولی جلو خوپم رو گرفتم و آمدم بیرون 

تو راه همش فکر می کردم حالا چی میشه ?

 یه دعوت مهم برای روز پنجشنبش غروب ،  یعنی فردای همون روز  داشتم با یه آدم  تقریبا غریبه  

دیدن زائو که از قبل برای پنجشنبه بعد از ظهر هماهنگ کرده بودم با جاریم برم ، که از فامیلهایی بود که من باهاش رودر وایسی داشتم فامیل شوهر بود 

امتهان رانندگی که همینجوری هم من استرس داشتم حالا چه برسه با این وضعیت 

دنبال وام باید می رفتم پیس این ریس و اون ریس

وووو.

بلاخره با هر بد بختی که بود گذشت 

ولی هنوز ناراحت دندون جلوییم هستم نمی دونم باید چکار کنم

این روزها هم مثل همه ی روزاکه گذشت می گذره 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد