سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

آخرین شب احیای ماه رمصان سال ۱۴۰۰

امشب  آخرین شب احیاست

چقدر زود می گذره  به آخرهای ماه رمضون نزدیک شدیم 

تقریبا تمام بدهکاریهامو دادم الان فقط به مامان بدهکارم

مابغی وام هست که باید کم کم بدم

یه خبر شنیدم که دلم خیلی گرفت و شکست

انشالله که صحت نداشته باشه 

وقتی شنیدم از ته دل زجه زدم بعد از مرگ محمود این بدترین خبر ی بود که شنیدم

از خدا می خوام ختم به خیر بشه 

دعای امشب فقط برای  ختم به خیر شدن  این خبری بود که شنیدم

خدایا خودت به همه کمک کن و دست همه ی ما رو بگیر که سخت محتاجیم

پاتولوژی

جواب پاتولوژی امد خدا رو شکر خوب بودو مشکلی نبود

نوه ی  سوم  پسریه سکینه بدنیا آمدو به جمع خانواده ی بزرگ ما اضافه شد،قدمش مبارک باشه انشالله

مهدی کرونا گرفت و آزمایش مثبت بود، من خونه ی حسن بودم که گفت جواب کرونا امدمن یه کمی دلواپس شدم قصد داشتم  چند روزی بمونم ولی پشیمون شدم و قرار شد صبح اول وقت ساعت ۶ بزنم بیرون و برم خونه مون دماوند

ماه رمضون پارسال هم  همینجوری شد  و من شبهای احیا اونجا بودم که مهدی حالش بد شد و  تب داشت نگران شدیم  گفتیم شاید کرونا باشه که  شبونه حسن و رقیه بردنش دکتراسکن گرفتن گفتن کرونا نیست سرما خوردگی هست

و اینکه

در گیر وام هستم خیلی زیادقرض بالا آوردم به همه گفتم بعد از عید حالا دارم تلاش می کنم بد قول نشم

نهمین روز از ماه رمضونم روزه گرفتم 

چقدر زود ۱۰ روز از ماه رمضون گذشت 

خدایا کمک کن توان روزه گرفتن داشته باشیم و دست پر از ماه رمضون خارج بشیم

خدایا کمک کن که تقییر بزرگ و اساسی بکنیم  

الههههی آمین