سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

تولده پسرمه

امروز تولد پسرعزیزم    محمود جان هست  ,,  

الان که دارم این متن رو می نویسم اصلا حالم خوب نیست 

اگه بگم  دیگه واقعا بریدم   باورتون میشه 

دیگه زنگی برام خیلی سخت و غیر قابل تحمل شده 

دوست ندارم دیگه زنده باشم خسته ام از این دنیا 

تقریبا هیچ دلخوشی ندارم و انگیزه ای برای ادامه ی زندگی ندارم

دوست دارم بقیه شو برم اونجا پیش اون  ، اونی که عرصه رو  با نبودنش تو این دنیا برام تنگ کرده 

اگه از بابت آسایش اون دنیا و اعمالم خاطر جمع بودم هر روز از خدا طلب مرگ می کردم 

شاید به خاطر شرایط کنونی باشه 

شاید حال و روزم بهتر بشه و ....

محمود عزیزم تولدت مباررررررک باشه 

انشالله هر چی که تو این دنیا ی کثیف می خواستی و بهش نرسیدی خدا تو اون دنیت بهت بده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد