سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

شما جای این مادر بودید چه می کردید

اذتون می خوام برای یک لحظه هم که شده خودتون رو بزارید جای یه مادری که 

عشق بچه داشتن کورش کرده بود عاشق بچه بود و ترجیع داد که یه زندگیه تلخی رو تحمل کنه ولی در عوض بچه داشته باشه و

انوقت بود  که تمام زندگی شو برای بجه هاش می خواست  و با تمام وجود با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کنه وخودشو به هر دری می زنه تا بجه هاش احساس کمبودی نکنن یا یه وقتی خاری به دستشون نره

ولی بعد اون مادر می بینه که چه تلاش بیحوده ای انجام داده و هیچ نتیجه ای از این همه سختی ندیده چون بچه اش با کارایی که می کنه زخم عمیقی به قلبش میزنه و حال مادشومی گیره و بد جوری می خوره تو ذوقش

از آدمی که دیونه وار بچه هاشو می پرسته و اصلا  از ازدواج(( متنفره))  و فقط وفقط به خاطر بچه دار شدن ازدواج می کنه وخودشو تماما وقف بچه ش می کنه اما بچه اش نه تنها قدر  دون نیست بلکه خنجر برداشته و بیفته به جان این مادر فلک زده و بد بخت تا بلکه بتونه  قلب این مادر رو از جا در بیاره  و مادری که هر چه تالاش میکنه تا خودشو از دست این بچه رها کنه  و موفق نمیشه بعد خیلی نا امیدانه و  ملتمسانه می خواد که لااقل ملاحظه مادر بودن رو بکنه و کمی آروم تر و ........خنجر رو فرو کنه ولی با کمال تعجب ببینه اون فرزند گستاخانه وبا خوشونت بیشتر اصرار به زخم زدن داره . 

شما رو بخدا قسم می دم اگه شما جای اون مادر بودید چه کار می کردید ؟

 و لی اون مادر به بچه اش یه کیسه ای می ده که با اه و خون جگر توشو پر کرده بود؛   و  گفت : بگیر هم برای دستت یه چیزی بگیر که موقعه برداشتن خنجر دستت رو زخمی نکنی هم اطلاعاتت رو ارتقاع بدی که موقع زدن به خودت آسیبی نرسه

وباز اون فرزند خشمگین تر بی ملاحظه تر تو چشمای مادرش نگاه می کنه و می گه از من که نسل جدیدم چه انتظارایی داری  ؟ و  .........

شما جای اون مادر چه حالی  پیدا می کنید؟

اون مادر با تنی زخم خورده فقط به اطراف نگاه می کنه و اشک می ریزه و از درد به خودش می پیچه

فکر می کنید فرزندش چکار می کنه ؟

من الان بهتون میگم

به چشمای اشک آلود مادر نگاه می کنه و با تمسخر میگه فیلم هندیش نکن دیگه بس کن

شما جای اون مادر چه کار می کنید ؟

وباز اون مادر با ترحم و دلسوزانه به بچه ش می گه مجال بده و نگاهت رو از من بردا که من فرصت تهیه ی  وسایل مورد نیاز برای ارامشت  رو داشته باشم

وهمچنان فرزند پاشو رو خر خره ی مادر می زاره و با لبخند می گه از نسل جدید چه انتظارایی داری ؟ انتظارات محال و دست نیافتنی

وهمین بچه باعث شد این مادر دین و ایمانش رو از دست بده جون هر جی توکل کرد خدا جوابش رو نداد

و همین بچه باعث شد که این مادر از ازدواج و بچه دار شدن پشیمون بشه و ناشکری کنه

ازتون خواهش می کنم شما بگید این مادر کمر شکسته و قد خمیده و زخم خورده چکار باید بکنه ؟

لطفا راهنمایش کنید