سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

نگران.......

امـــــــــــــــــــــــــــروز؛فردایست که دیــــــــــــــــــــــــــــــــــروز نگرانش بودیم.

پ ن :چرا؟؟؟؟؟؟چند روزه دلم گرفته؛منتظر یک تلنگرم که بترکم.


نظرات 5 + ارسال نظر
touska سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:21 ب.ظ

دیروز گذشته وارزش توش موندنو نداره فرداهم معلوم نیست قسمت کی باشه حال رو دریابیم که یقینا مال ماست ویه هدیه است.بایدقدرشوبدونیم وازش باهمه سختیهاش لذت ببریم

هر گز نتونستم در حال زندگی کنم
من یا تو گذشته هستم یا فکر آینده رو می کنم.

touska سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:23 ب.ظ

زندگی رانفسی ارزش غم خوردن نیست
آنقدرسیربخندتاکه غم ازروبرود.....

واقعا؛؛؛؛؛؛زندگی ارزش نداره!!!!

مودتیه که خنده رو فراموش کردم باید دوباره تلاش کنم.............

touska سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:55 ب.ظ

با خدا دعوا کردم باهم قهر کردیم فکر کردم دیگه دوسم نداره
رفتم تو رختخواب چند قطره اشک ریختم و خوابم برد
صبح که بیدار شدم مامانم گفت نمیدونی از دیشب تا صبح چه بارونی میومد . . .

خیلی زیبا بود.S003:]

گندم شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:22 ب.ظ http://ATREGANDOM.BLOGSKY.COM

چرا عزیزکم؟؟!!!!
اگه از حال استفاده نکنی یه روزی همین حال میشه گذشته ای از دست رفته که باید افسوسشو بخوری

درسته؛حتما ؛ممنون از راهنمایی .

سروش زندگی جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:43 ق.ظ

همش فک می کنیم روزگار و خدا بهمون بدهکارن چرا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد