سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

بدشانسی!!!!!!

شانس که نباشه فالوده دندون می شکونه ؛دیشب همسرم شیفت بود وباید ساعت 12شب می رفت سر کار از اونجا که ماشین نداشت ؛از دامادم ماشینشو گرفت رفت که صبح بیاد ولی نیمه شب زنگ زد همه رنگ از صورتمون پرید .چون خاطره بدی رو از زنگ نیمه شب داشتیم ....بله اقا زنگ زد و گفت  ماشین رو از جلو اداره دزدیدن........دزد نا مرد وقتی دید نمی تونه ماشین رو روشن کنه ؛رها کرد و رفت.ولی 100تومان پول نقد ؛زاپاس ماشین؛ظبط ؛باطری ماشین و کیف مدارک از جمله گواهینامه  دامادم ودخترم؛کارت ماشین وکارت سوخت؛بیمه ماشین،کارت محل کار وووووووبرد که برد .نمی دونم خدا چرا اونایی رو که گرفتارن ودرگیر مشکلات زیادن رو بیشـــــــــــــــــــتر............اخه این چه روزگاریه؟؟؟؟؟؟مثلا امدیم پول آزانس رو قناعت کنیم......لعنت به این شانـــــــــــــس ........لعـــــــــــنت به این دزد.....لااقل نمی ره از مرفها بی درد دزدی کنه؛لعـــــــــنت؛لعنـــــــــــت؛ لعنــــــــت!!!!!!!!!!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
گندم دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:41 ب.ظ

این نیز بگذرد
نباید به خاطر این مسائل خیلی خودتو اذیت کنی

بله درست می گید؛این نیز بگذرد.
و گذشت............ممون عزیزم

سروش زندگی جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:33 ب.ظ

چه می دونی چه مقدر است و چه بلائی رد شده از سرت

نمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی دونم؛امیدوارم همینطور باشه که می گی

گل بارون جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:03 ب.ظ

همیشه وقتی یه همچین مشکلی برام پیش میاد میگم عیب نداره به مالمون بخوره بهتره تا به جونمون ولی ته دلم بهش اعتقادی ندارم

آره ؛کاش همیشه اینطور باشه ولی نیست!!!!البته بخیر گذشت خود ماشین رو نبردن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد