سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

عمل چشم

و خدا رو شکر حسن اینا و لیلا اینا ماشین جدید خریدن مبارکشون باشه انشالله به سلامتی استفاده کنن

و شاهد پیشرفت هر روز شون باشیم انشالله

هر سال نزدیک عید حالم بد میشه و هر چی زمان می گذره و من  پیر تر میشم بده بدتر میشه

امسال احساس می کنم زود تر شروع شده حالا یا من پیر تر شدم و یا شرایطم چون که مناسب نیست به این مسله دامن می زنه

میترای عزیزم همین پنجشنبه 21 دی می ره بیمارستان برای تشکیل پرونده و اگه خدا بخواد یکشنبه 24بهمن چشماشو عمل کنه

هر چی که هست به من نیومده آرامش داشته باشم همش باید با استرس و دلشوره زندگیمو بگذرونم

به امید اینکههمه چیز خوب باشه و هیچ مشکلی پیش نیاد

تا اون موقع من دیونه نشم خیلیه

با این دوتا ورجک که نه می تونم پبش کسی بزارمه شون نه دلم راضی میشه برای عمل خودم پیش میترا نباشم

این قضیه بیشتر از همه فکرم رو مشغول کرده و داره اذیتم میکنه

اگه بتونم میترا رو راضی کنم چند ساعتی بزارمه شون خونه ی مادر شو هرش خیلی خوب میشه و از نگرانیم کم میشه

یا حق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد