سراب بیابان
سراب بیابان

سراب بیابان

ای خدااااااااااااا

امروز از صبح که بیدار شدم خیلی یادش می کنم همهش قیافه ی خندونش جلو چشمامه ؛ کج می خندید لثه هاش پیدا میشد

دلم خیلی هواشو کرده دلم یه زره شده براش خیلی دلتنگشم

باهاش تفریح و مسافرت مزه میداد ؛ خیلی خوش می گذشت

کاش به این زودی منو تنها نمی ذاشت

هر وقت که ناراحت بودم تا سر حالم نمیاورد و منو نمی خندون ولم نمی کرد

جاش خیلی خالیه دوست داشتم الان پیشم بود

مثل همیشه بغلم می کرد

انشاالله هیچکس تو دنیا داغ اولاد نبینه

خیلی داغ بدیه خیلی سنگینه

امیدوارم هیچ احدو ناسی آرزو به دل نمونه

دوست داشتم دامادیشو ببینم

آدم بدون  ((  پسر )) انگار مثل درخت بی ریشه می مونه

سال خوبی برای همه آرزو می کنم




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد